آمیزه

معنی آمیزه
[زَ / زِ] (ن مف / نف) آمیخته. مخلوط. ممزوج. کمیژه :
گرد کرده بسی سخن ریزه
نیک و بد خیره درهم آمیزه.سنائی.
الاخلاس؛ آمیزه شدن موی یعنی سیاهی با سپیدی آمیختن. (مجمل اللغه). || پیر و کهل. (برهان). || (اِمص) بضاع. وقاع. آمیغ. آمیغه. || (اِ) مزاج.
- آمیزهای دارو؛ عَقّار (ج، عقاقیر). (مهذب الاسماء) (دهار).
آمیزه مو.
[زَ / زِ] (ص مرکب) آنکه بعض مویهای سیاه و بعض آن سپید دارد، و آن پس از جوانی باشد. دومو. دومویه. اشمط. شمطاء. با موی جوگندمی :
اگر شاه هر هفت کشور بود
چو آمیزه مو شد مکدر بود.دقیقی.
کمیژه موی. (تاج المصادر بیهقی).
- آمیزه موی شدن؛ کمیژه موی شدن. اخلاس. (تاج المصادر بیهقی).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.