کج تابی
[کَ] (حامص مرکب) بدرفتاری. پیچیدگی. سوء سلوک. (یادداشت مؤلف).
- کج تابی کردن با کسی؛ بدرفتاری کردن با وی. سوء سلوک داشتن با او.
- کج تابی کردن با کسی؛ بدرفتاری کردن با وی. سوء سلوک داشتن با او.