کثیب
[کَ] (ع اِ) تودهء ریگ بدان جهت که ریزان و مجتمع است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). تودهء ریگ گرد آمده و بلندشده. (غیاث اللغات). تودهء ریگ. (دهار) (ترجمان علامهء جرجانی ص 81). ج، اَکثِبَه، کُثُب، کُثبان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (ص) ثوب کثیب؛ جامهء نیک بافته. (مهذب الاسماء).