کبد
[کَ / کِ(1)] (ع اِ) جگر و گاه مذکر آید. ج، اکباد و کُبود. (منتهی الارب). || امعائی که برای جدا کردن صفرا درست شده، مؤنث است و فراء گفته مذکر و مؤنث در آن یکسان است. ج، اکباد، کبود. و جمع اخیر کم آمده است. (از اقرب الموارد).
(1) - در اقرب الموارد کبد [ َک ] و کبد [ ِک ] و کبد [ َک بِ ] است.
(1) - در اقرب الموارد کبد [ َک ] و کبد [ ِک ] و کبد [ َک بِ ] است.