آمه
[مَ / مِ] (اِ) ظرف که در آن سیاهی کنند نوشتن را. دوات. دویت. خوالستان. خوالسته. مِحْبَره. سیاهی دان :
ای ترا تنبک آمه نی خامه
لوح تعلیم تختهء نرد است.طرطری.
|| اَمنه، به معنی پشتهء هیزم و شاید یکی از دو کلمهء آمنه و آمه بدین معنی، مصحف دیگری باشد.
ای ترا تنبک آمه نی خامه
لوح تعلیم تختهء نرد است.طرطری.
|| اَمنه، به معنی پشتهء هیزم و شاید یکی از دو کلمهء آمنه و آمه بدین معنی، مصحف دیگری باشد.