کاچی

معنی کاچی
(اِ)(1) بر وزن و معنی کاشی است. (برهان) (آنندراج). و آن سفالی باشد که شیشهء صلایه کرده بر روی آن مالیده و پخته باشند. (برهان). کاشی و لعاب از شیشهء صلایه کرده که بر روی سفال اندود نموده در کوره پزند. (ناظم الاطباء). || کاجی. حریقه. قابولا. صمحلّه. نجیره. عاقولا. عصیده (امروز در عراق عرب). سخینه. آردهاله. (زمخشری). نفیته. (مهذب الاسماء) (بحر الجواهر). حلوای روانی را نیز گویند که از دواها و تخمهای گرم پزند. (برهان). شلهء شیر و شله ای که از شیره و یا شکر و آرد و روغن سازند ویژه برای زچه. (ناظم الاطباء). طعامی از آرد سرخ کرده و روغن و زعفران یا زردچوبه و بیشتر زچگان را پزند. آرد بوداده با روغن که از آن حلوائی پزند. (در گناباد خراسان) :
صحن کاچی چو پر از روغن و دوشاب بود
نرساند بگلو لقمهء آن هیچ آزار.
بسحاق اطعمه.
بهر کاچیّ و عدس در خانه ای باشم مقیم
با کماج گرم و یخنی من که باشم در سفر.
بسحاق اطعمه.
کاچی نتوان پخت از این تخم که کشتیم
کیپا نتوان دوخت از این رشته که رشتیم.
بسحاق اطعمه (از آنندراج و انجمن آرای ناصری).
کاچیش وزیر و رشته نایب
لِفتی حاجب، هریسه دربان.
فخرالدین منوچهر.
-امثال: کاچی به از هیچی است. رجوع به امثال و حکم دهخدا شود.
(1) - از کاچ + ی (نسبت)، قیاس شود با کاشی. (حاشیه برهان قاطع چ معین).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.