قله
[قُ لَ] (ع اِ) الک دولک. دودله. و آن چوبی است که اطفال بدان بازی کنند. (زمخشری). غوک چوب یعنی دو چوب است که کودکان بدان بازی کنند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). در صحاح آمده است که اصل آن قَلَو است و هاء عوض از واو است و فراء گفت که قاف را ضمه دادند تا دلیل بر حذف واو باشد در کلمه. ج، قُلات و قُلون و قِلون. (اقرب الموارد). رجوع به قلو شود.