اذن
[اَ ذَن ن] (ع ص) مردی که آب بینی او از هر دو سوراخ روان باشد. (منتهی الارب). آنکه آب بینی او از هر دو سوراخ جاری شود. آنک از بینی وی آب روان باشد. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). آنک آب از بینی او چکد. آب بینی چکنده. مُفی. فرکند. فرغند. مؤنث: ذَنّاء.
-امثال: انفک منک و ان کان اذنّ.
-امثال: انفک منک و ان کان اذنّ.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
