آمرزگاری
[مُ] (حامص مرکب) غفران. مغفرت. عفو. صفح. تجاوز. رحمت :
جز این کاعتمادم بیاریّ تُست
امیدم به آمرزگاریّ تُست.سعدی (بوستان).
جز این کاعتمادم بیاریّ تُست
امیدم به آمرزگاریّ تُست.سعدی (بوستان).