قطع
[قُ طَ] (ع ص) مرد بُرندهء خویشی و آزارندهء خویشان. (منتهی الارب). گویند: رجل قطع؛ ای قاطع رحمه. (اقرب الموارد). قُطَعه. (منتهی الارب). رجوع به قطعه شود. || (اِ) جِ قُطْعه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قُطْعَه شود.