قطع
[قُ] (ع اِ) دمه و تاسه از فربهی و جز آن. (منتهی الارب). البهر و انقطاع النفس. || جِ اقطع، به معنی دست بریدگان. || راهزنان. || (اِمص) خشک شدگی چاه. و به این معنی به کسر قاف نیز آمده. || (مص) بریده شدن دست از بیماری. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). گویند: قطعت الید قَطْعاً و قَطَعهً و قُطعاً؛ بریده شد دست او از بیماری. (منتهی الارب). رجوع به قَطَع شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.