قصا
[قَ] (ع اِ) پیشگاه فراخ سرای. (منتهی الارب). فناء الدار. (اقرب الموارد). || نسب دور و بعید. || کرانه و ناحیه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). ناحیت. (مهذب الاسماء). || بریدگی اندک در گوش شتر و گوسفند. || (اِمص) دوری. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). گویند: حطنی القصا؛ ای تباعد عنی. (اقرب الموارد).