قرض

معنی قرض
[قَ] (ع مص) بریدن. || مردن یا نزدیک مردن رسیدن. گویند: قرض رباطه؛ بمرد یا نزدیک به مردن رسید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). || به چپ و راست پیچان و خمان رفتن. (منتهی الارب). گویند: قرض فی سیره؛ به چپ و راست پیچان و خمان رفت. || پاداش دادن. || وام دادن. || شعر گفتن. || روی گردانیدن از جائی و کرانه گزیدن از آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). و از این باب است قول خدای تعالی: اذا غربت تقرضهم ذات الشمال؛ ای تخلفهم شمالاً و تقطعهم و تترکهم علی شمالها. (منتهی الارب).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.