قبل
[قُ بُ] (ع اِ) اندام پیش، خلاف دبر. || مقدم و پیشگاه نشانه. گویند: وقع السهم بقبل الهدف و بدبره؛ ای من مقدمه و مؤخره. || روی کوه. || بن کوه. || کمر کوه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گویند: انزل فی قبل الجبل؛ ای فی سفحه. (منتهی الارب) (آنندراج). || اول زمان. || نخستین موسم. گویند: کان ذلک فی قبل الشتاء و الصیف. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || جِ قبیل. (ناظم الاطباء).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.