قبل
[قَ بَ] (ع اِ) بلندی زمین که پیش نماید. گویند: رأیت بذلک القبل شخصاً. || فراهم آمدن گاه ریگ توده ها. || میانهء راه روشن. || نوعی از مهره که زنان بدان مردان را بند نمایند و بر گردن اسب بندند بجهت چشم زخم و افسون. || مهره ای است از دندان پیل، درخشان که بر گردن زنان و اسبان آویزند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || (ق) آشکارا. (منتهی الارب) (آنندراج). گویند: رأیته قب؛ ای عیاناً و مقابلهً. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).