قارب
[رِ] (ع ص) در شب جوینده آب را. || شتر در شب قرب سیرکننده. ج، قوارب. || (اِ) کشتی خرد که در جنب کشتی بزرگ دارند. (منتهی الارب) (آنندراج). کرجی. آن کشتی که ملاح از بهر خویش دارد. (مهذب الاسماء). زورق. قایق. || خداوند شتران. ج، قوارب. قاربون. (منتهی الارب) (آنندراج).