فلسفه

معنی فلسفه
[فَ سَ فَ / فِ] (معرب، اِ) اصل کلمه یونانی و مرکب از دو جزء است: فیلوسس(1) به معنی دوست و دوستدار و سوفیا(2) به معنی حکمت. علم به حقایق موجودات به اندازهء توانایی بشر. حکما بطور کلی فلسفه را بر دو قسم تقسیم کرده اند: فلسفهء عملی یا حکمت عملی و فلسفهء اکتسابی نظری یا حکمت نظری. حکمت عملی شامل تهذیب اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدنیه است. حکمت نظری شامل سه قسم ذیل است: الف) فلسفهء ادنی که بحث از اموری میکند که مادی محض اند، علم طبیعی، طبیعیات. ب) فلسفهء اولی که بحث از اموری میکند که نه در ذهن و نه در خارج احتیاج به ماده ندارند. و منظور از آن معرفت امور کلی احوال موجودات مانند وحدت و کثرت و وجوب و امکان و حدوث و قِدَم و مانند آنهاست و یا الهیات به معنی اخص. ج) فلسفهء اوسط که بحث از اموری میکند که در وجود خارجی به ماده احتیاج دارند. ریاضیات. (از فرهنگ فارسی معین). لفظی است یونانی، معنی آن خویشتن را به حضرت واجب الوجود مانند ساختن است، و فلسفهء اولی عبارت از علم الهی است. (از کشاف اصطلاحات الفنون). تشبه به اله آن طاقت بشری را نیازمند است که آدمی را قادر به تحصیل سعادت ابدی سازد چنانکه فرمود صادق - صلی الله علیه و سلم - در سخن خود: خوی گیرید به اخلاق خداوند یعنی چون او شوید در احاطت بر دانستنی ها و تجرد از جسمانیات. (تعریفات جرجانی) :
فلسفه در سخن میامیزید
وآنگهی نام آن جدل منهید.خاقانی.
شغل او شاعری است یا تنجیم
هوسش فلسفه ست یا اکسیر.خاقانی.
قصه گفت او شاه را و فلسفه
تا برآمد عشر خرمن از کفه.مولوی.
علم نیرنجات و سحر و فلسفه
گرچه نشناسند حق الفلسفه.مولوی.
فلسفه گفتش بسی و او خموش
ناگهان واکرد از سر روی پوش.مولوی.
- فلسفهء اشراق.؛ رجوع به اشراق شود.
- فلسفه بافی؛ سخن بیهوده و بظاهر مستدل گفتن. استدلال بی پایه کردن.
- || پرگویی کردن در مسائلی که مورد علاقهء دیگران نیست.
- فلسفهء بحثی (بحثیه)؛ فلسفه ای که در آن به بحث و استدلال پردازند. مقابل فلسفهء ذوقی. (فرهنگ فارسی معین).
- فلسفهء خاصیهء متعالیه؛ از اصطلاحات ملاصدرای شیرازی و فلسفهء خاصی است که وی از تلفیق آیات و اخبار و کلمات بزرگان و عارفان و خلاصه ای از تلفیق عقل و نقل و وحی و ذوق و بحث به وجود آورده است. (فرهنگ فارسی معین).
- فلسفهء ذوقی (ذوقیه)؛ اشراق. مقابل فلسفهء بحثی. رجوع به ترکیب فلسفهء بحثی و نیز رجوع به کلمهء اشراق شود.
- فلسفهء ریاضیه؛ یکی از اقسام فلسفهء نظریهء قدما، و آن فحص در اشیاء که صاحب ماده است نباشد بلکه فحص از اشیاء موجوده ای در ماده است چون مقادیر و اشکال و حرکات و آنچه بدان ماند. (یادداشت مؤلف). اقسام فلسفهء ریاضیه نزد قدما چهار است: علم عدد و حساب، علم هندسه، علم هیئت و علم موسیقی. (یادداشت دیگر مؤلف). رجوع به معنی اصلی کلمهء فلسفه شود.
- فلسفهء طبیعیه؛ یکی از اقسام سه گانه فلسفهء نظریهء قدما، و آن فحص از اشیاء صاحب عنصر و ماده میباشد و از اقسام آن علم طب، علم به آثار علویه از قبیل بارانها و بادها و تندر و درخش و امثال آن، علم معادن و نباتات و حیوان و کیمیا و طبیعت و هرچه زیر فلک قمر است. (یادداشت مؤلف). رجوع به طبیعیات شود.
- فلسفهء عامیه؛ از مصطلحات صدرالدین شیرازی و مراد فلسفهء مشهور و معمول است. مقابل فلسفهء خاصیهء متعالیه. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به ترکیب فلسفهء خاصیهء متعالیه شود.
- فلسفهء علمیه.؛ رجوع به تعریف خود فلسفه شود.
- فلسفهء فیضیه؛ فلسفهء افلاطون. فلسفهء اشراق. (از فرهنگ فارسی معین).
- فلسفهء کشفی (کشفیه).؛ رجوع به اشراق شود.
- فلسفهء مشاء.؛ رجوع به مشاء شود.
- فلسفهء مشارقه (مشرقیه).؛ رجوع به اشراق شود.
- فلسفهء نظریه (نظری).؛ رجوع به تعریف فلسفه و حکمت نظری شود.
- فلسفی.؛ رجوع به فلسفی و نیز رجوع به حکمت شود.
(1) - Philososs.
(2) - Sofia.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.