فضاء
[فَ] (ع اِ) گشادگی و فراخی. (منتهی الارب). الساحه. (اقرب الموارد). || زمین فراخ. (از منتهی الارب). آنچه گشاده بود از زمین. (اقرب الموارد). || (مص) فراخ شدن جای. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || در کیسه کردن درهمها را. (منتهی الارب).