فصیله
[فَ لَ] (ع اِ) مؤنث فصیل. (اقرب الموارد). رجوع به فصیل شود. || شتربچهء ماده. || گروه و خویشان و نزدیکان مرد. (منتهی الارب). و گویند نزدیکترین پدرانش بدو. (از اقرب الموارد). دودمان. (ترجمان علامهء جرجانی). || پاره ای از گوشت ران. || پاره ای از اعضای بدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || طبقه ای از طبقات انساب عرب. (از اقرب الموارد). یکی از طبقات ششگانهء عرب. (سمعانی). ج، فصائل. (اقرب الموارد).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.