فصول
[فُ] (ع مص) برآمدن از شهر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || دانه بستن و گرفتن انگور. (منتهی الارب). بیرون آمدن دانهء ریز بر تاک. (از اقرب الموارد). || جدا شدن. (ترجمان علامهء جرجانی ترتیب عادل بن علی). || از جای برفتن. (تاج المصادر بیهقی).