فسیله

معنی فسیله
[فَ لَ / لِ] (اِ) گله و رمه و ایلخی اسب و استر و خر باشد و گلهء آهو و گاو را نیز گویند. (برهان) :
تازیان و دوان همی آید
همچو اندر فسیله اسب نهاز.رودکی.
فسیله بدان جایگه داشتی
چنان کوه تا کوه بگذاشتی.فردوسی.
فسیله به بند اندر آورد نیز
نماند ایچ بر کوه و بر دشت چیز.فردوسی.
به چوپان بفرمود تا هرچه بود
فسیله بیارد بکردار دود.فردوسی.
نخواهیم شاه از نژاد پشنگ
فسیله نه خرم بود با پلنگ.اسدی.
فسیله بسی داشتی در گله
به کوه و بیابان بکرده یله.اسدی.
خویشتن در میان فسیله افکند و یک گله در پیش کرد. (چهارمقاله).
ترکیب ها:
-فسیله گاه.؛ فسیله گه. رجوع به این دو مدخل ها در جای شود.
|| به معنی شاخ درخت هم آمده است. (برهان).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.