فرق
[فَ رَ] (ع اِ) پیمانه ای است اهل مدینه را به قدر شانزده رطل یا سه صاع یا چهار ارباع. ج، فرقان. (منتهی الارب). به معنی فَرْق به سکون راء است و گویند به حرکت راء افصح است. (از اقرب الموارد). || سپیده دم. (منتهی الارب). صبح. (اقرب الموارد). || سپیدی اول بامداد. (منتهی الارب). فلق صبح. (از اقرب الموارد). || دوری میان دو پشته. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || دوری میان دو سپل شتر. (منتهی الارب). || برآمدگی یکی بر سوی ران اسب افزون تر از دیگری. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || پراکندگی. (منتهی الارب). ج، اَفْراق. (منتهی الارب). ج، اَفْراق، اَفْرُق. (اقرب الموارد). || (مص) ترسیدن. (منتهی الارب) (ترجمان علامهء جرجانی ترتیب عادل) (تاج المصادر بیهقی). فزع. (اقرب الموارد). || درآمدن کسی در موج دریا و فروشدن از آب. || نوشیدن آب به پیمانه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || شاخ شاخ جدا شدن تاج خروس. (منتهی الارب). || افرق شدن بعیر و جز آن. (اقرب الموارد).