فراق نامه
[فِ / فَ مَ / مِ] (اِ مرکب) نامه ای که در آن شرح جدایی از دوست بود :
فراق نامهء سعدی به هیچ گوش نیامد
که دردی از سخنانش در او نکرد سرایت.
سعدی.
فراق نامهء سعدی عجب که در تو نگیرد
و ان شکوت الی الطیر نحن فی الوکناتی.
سعدی.
رجوع به فراق شود.
فراق نامهء سعدی به هیچ گوش نیامد
که دردی از سخنانش در او نکرد سرایت.
سعدی.
فراق نامهء سعدی عجب که در تو نگیرد
و ان شکوت الی الطیر نحن فی الوکناتی.
سعدی.
رجوع به فراق شود.