آلوده کش
[دَ / دِ کَ] (ص مرکب) (از: آلوده، مُلوث + کَش، بغل و تهیگاه) بی عفاف :
یکی آلوده کش باشد که شهری را بیالاید
هم از گاوان یکی باشد که گاوان را کند ریخن.
رودکی (از فرهنگ اسدی، نسخهء خطی قدیم).
یکی آلوده کش باشد که شهری را بیالاید
هم از گاوان یکی باشد که گاوان را کند ریخن.
رودکی (از فرهنگ اسدی، نسخهء خطی قدیم).