فاطمی
[طِ می ی / می] (ص نسبی)منسوب است به حضرت فاطمه. (سمعانی). در ایران خانواده های بسیاری که از نسل خاندان رسالت اند خود را فاطمی خوانده اند، و اولاد رسول را از جانب فاطمهء زهرا فاطمی گویند. (از یادداشت بخط مؤلف). || پیروان مذهب اسماعیلی. قرمطی. سبعی. هفت امامی. باطنی. ملحد. حشاش. (از یادداشت بخط مؤلف). علت نامیدن این دسته از مسلمانان به فاطمی، انتساب آنان به خلفای فاطمی مصر است که بیش از همهء حکمرانان اسلامی در راه اشاعهء مذهب اسماعیلی کوشیده اند :
زیر رکاب و علم فاطمی
نرم شود بیخردان را رقاب.ناصرخسرو.
ای پسر دین محمد بمثلْ چون جسد است
که بر آن شهره جسد فاطمیان همچو سرند.
ناصرخسرو.
خورشید فاطمی شد و باقوت
برگشت و از نشیب به بالا شد.ناصرخسرو.
زیر رکاب و علم فاطمی
نرم شود بیخردان را رقاب.ناصرخسرو.
ای پسر دین محمد بمثلْ چون جسد است
که بر آن شهره جسد فاطمیان همچو سرند.
ناصرخسرو.
خورشید فاطمی شد و باقوت
برگشت و از نشیب به بالا شد.ناصرخسرو.