غیمی
[غَ ما] (ع ص)(1) مؤنث غَیمان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس). رجوع به غَیمان شود.
(1) - صاحب منتهی الارب مؤنث غیمان را غَیمی و غیماء آورده است، ولی تأنیث اخیر در فرهنگهای معتبر عربی دیده نشد.
(1) - صاحب منتهی الارب مؤنث غیمان را غَیمی و غیماء آورده است، ولی تأنیث اخیر در فرهنگهای معتبر عربی دیده نشد.