غمازی

معنی غمازی
[غَمْ ما] (حامص) وشایت. (مقدمه الادب زمخشری). غماز بودن. سخن چینی. غمز. نمیمه. رجوع به غَمّاز شود :
چو مشک عشق تو غماز من شد ای دل و جان
بدیع نبود از مشک و عشق غمازی.سوزنی.
کسی چه عیب کند مشک را بغمازی؟
ظهیر فاریابی.
از قمر اندوخته شب بازیی
وز سحر آموخته غمازیی.نظامی.
نی مرا او تهمت دزدی نهد
نی مهارم را به غمازی دهد.
مولوی (مثنوی).
اشتراک‌گذاری
ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.