احول
[اَ وَ] (ع ن تف) حیله کننده تر. حیله ورتر. حیله گرتر. (منتهی الارب). مکارتر. چاره گرتر. احیل.
-امثال: احول من ذئب؛ پرحیلت تر از گرگ.
|| نعت تفضیلی از حول. گردان تر. گردنده تر.
-امثال: احول من ابی براقش.
احول من ابی قلمون.
-امثال: احول من ذئب؛ پرحیلت تر از گرگ.
|| نعت تفضیلی از حول. گردان تر. گردنده تر.
-امثال: احول من ابی براقش.
احول من ابی قلمون.