غرت
[غُ] (اِ) جرعهء آب یا هر آشامیدنی. یکبار به گلو فروبردن آب یا مایعی دیگر. آن مقدار از آب و مانند آن که به یک دم نوشند. در تداول عامه: یک غرت آب بیشتر نمیخورم. || (ص) شخصی خودپسند خودآرای، مبالغه کننده در بیان چیزهای راجع به خود. (فرهنگ نظام).
- غرت و غراب؛ متکبر و مغرور. (از فرهنگ نظام). رجوع به غراب شود.
-امثال: دو غرت و نیم باقی است . رجوع به دو غرت و نیم شود.
- غرت و غراب؛ متکبر و مغرور. (از فرهنگ نظام). رجوع به غراب شود.
-امثال: دو غرت و نیم باقی است . رجوع به دو غرت و نیم شود.