غالب
[لِ] (اِخ) ابن السعدی. مؤلف دستور الوزراء و الکتاب می گوید: فضل بن یحیی برمکی دستور داد که احمدبن سیار جرجانی در خوبی و بدی شعر شعراء بنگرد تا بقدر استحقاقی که دارند مورد عنایت و عطا قرار گیرند جمعی از شعرا از احمد درخواست کردند که شعر ابونواس را در درجهء پائین تر از شعر ایشان قرار دهد و این نظر را به وسیلهء غالب بن السعدی که مورد عشق و علاقهء احمد جرجانی بود بر او تحمیل کردند، و احمد شعر ابونواس را رد کرد و گفت گویندهء این شعر استحقاق دریافت دو درهم هم ندارد. ابونواس احمد را با گفتن این ابیات هجا گفت:
بما اهجوک لا ادری
لسانی فیک لا یجری.
اذا فکرت فی قدر-
ک اشفقت علی شعری.
این خبر به فضل بن یحیی رسید، ابونواس را استمالت و وسیلهء رضایت او را فراهم کرد و به جرجانی دستور داد که دیگر به تمییز شعر شعرا نپردازد. (از دستورالوزراء و الکتاب ص 147).
بما اهجوک لا ادری
لسانی فیک لا یجری.
اذا فکرت فی قدر-
ک اشفقت علی شعری.
این خبر به فضل بن یحیی رسید، ابونواس را استمالت و وسیلهء رضایت او را فراهم کرد و به جرجانی دستور داد که دیگر به تمییز شعر شعرا نپردازد. (از دستورالوزراء و الکتاب ص 147).