عیر
(ع اِ) گروه از سفر بازگردیده (مؤنث آید). (منتهی الارب). || کاروان شتر که غله کشانند (از این لفظ واحد نیامده است). (منتهی الارب). هر ستور خار بارکش از شتر و خر و استر. (منتهی الارب) (آنندراج). قافلهء خران (مؤنث است)، سپس توسعاً هر قافله ای را نامیده اند. و گویند «عیر» کسانی هستند که با آنان بارهای طعام باشد و یا هرچه به وسیلهء آن طعام و بار حمل کنند خواه شتر باشد و خواه الاغ و استر. ج، عیرات، عیَرات، که دومی لغت هذیل است. (از اقرب الموارد): کانوا یترصدون عیرات قریش؛ در کمین دواب و چهارپایان قریش بودند. (از اقرب الموارد).