عنبربیز
[عَمْ بَ] (نف مرکب) مخفف عنبربیزنده. آنچه عنبر بیفشاند.
- عنبربیز کردن؛ عنبر بیختن. عنبر افشاندن :
کابر آزار و باد نوروزی
درفشان می کنند و عنبربیز.سعدی.
- عنبربیز کردن؛ عنبر بیختن. عنبر افشاندن :
کابر آزار و باد نوروزی
درفشان می کنند و عنبربیز.سعدی.