عمه
[عَ مَهْ] (ع مص) سرگشته گردیدن. دودِله شدن. (از منتهی الارب). مردد شدن در گمراهی و سرگردان شدن در منازعه یا در انتخاب طریق. (از اقرب الموارد). عَمه. عُموه. عموهیه. عَمَهان. رجوع به عموه شود. || بی نشان گردیدن زمین. (از منتهی الارب). عمهت الارض؛ زمین بدون نشان گردید و آن را علائمی موجود نبود تا راه نجات را بنمایاند. (از اقرب الموارد).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.