علیه
[عَ لَیْهْ] (ع حرف جر + ضمیر) بر او. بر وی. || ضرر. نقصان. زیان. (ناظم الاطباء). به زیان.
- بر علیه؛ در تداول فارسی معاصر، مقابل بر له، به جای به زیان و به سود است. و اینکه برخی آن را غلط شمارند (البته در تداول فارسی) بر اساسی نیست زیرا در فارسی به همین صورت متداول شده است. اما در نثر فصیح، علیه و بر علیه هیچیک را به کار نمیبرند. و فصیح تر آن است که به جای علیه «بر» و به جای له «به» بکار برده شود.
- له و علیه کسی گفتن؛ به سود کسی و به زیان دیگری سخن گفتن. به سود و به زیان کسی سخن گفتن.
- مأسوف علیه؛ ترکیبی است که به جای «مرحوم» برای غیرمسلمانان به کار برند، به معنی تأسف خورده بر وی.
- مُدَّعیعلیه؛ کسی که بر وی ادعا کنند در اصطلاح دادگستری (عدلیه). خوانده، در برابر مُدَّعی (خواهان).
- بر علیه؛ در تداول فارسی معاصر، مقابل بر له، به جای به زیان و به سود است. و اینکه برخی آن را غلط شمارند (البته در تداول فارسی) بر اساسی نیست زیرا در فارسی به همین صورت متداول شده است. اما در نثر فصیح، علیه و بر علیه هیچیک را به کار نمیبرند. و فصیح تر آن است که به جای علیه «بر» و به جای له «به» بکار برده شود.
- له و علیه کسی گفتن؛ به سود کسی و به زیان دیگری سخن گفتن. به سود و به زیان کسی سخن گفتن.
- مأسوف علیه؛ ترکیبی است که به جای «مرحوم» برای غیرمسلمانان به کار برند، به معنی تأسف خورده بر وی.
- مُدَّعیعلیه؛ کسی که بر وی ادعا کنند در اصطلاح دادگستری (عدلیه). خوانده، در برابر مُدَّعی (خواهان).