آلتون
(ترکی، اِ) زر. ذَهَب :
تو همی سوز این ضعیفان را که هین جامه بکش
تو همی زن این یتیمان را که هان آلتون بیار.
کمال اسماعیل.
|| نامی از نامهای اماء و کنیزکان ترک :
طاس و مندیل و گِل از آلتون بگیر
تا بگرمابه رویم ای ناگزیر.مولوی.
تو همی سوز این ضعیفان را که هین جامه بکش
تو همی زن این یتیمان را که هان آلتون بیار.
کمال اسماعیل.
|| نامی از نامهای اماء و کنیزکان ترک :
طاس و مندیل و گِل از آلتون بگیر
تا بگرمابه رویم ای ناگزیر.مولوی.