احمد
[اَ مَ] (اِخ) باوردی. نجیب الدین ابیوردی. عوفی در لباب الالباب ج1 ص147 در ذیل ترجمهء تاج الدین الاَبی آرد: و بخط او دیدم در سفینهء نجیب الدین الابیوردی که نوشته بود:
دی خواجه نجیب احمد باوردی
گفتا چو تو از باغ هنر با وردی
اوراق سفینهء مرا تزیین ده
زآن غنچه که از گلبن طبع آوردی.
دی خواجه نجیب احمد باوردی
گفتا چو تو از باغ هنر با وردی
اوراق سفینهء مرا تزیین ده
زآن غنچه که از گلبن طبع آوردی.