آلاو
(اِ) اَلاو. اَلَو. آتش شعله ناک. || لهَب. زبانه. شعله :
بر اوج گنبد گردون از آن بتابد هور
که یافت از تف قندیل مرتضی آلاو.آذری.
بر اوج گنبد گردون از آن بتابد هور
که یافت از تف قندیل مرتضی آلاو.آذری.