علاقه مند
[عَ / عِ قَ / قِ مَ] (ص مرکب)محب دوستار. خواستار. به دل دوست دارنده. دارای علاقه. علاقه دار. || مرتبط. (ناظم الاطباء). || منسوب. || متعلق. || کسی که مسؤول مالیات محل و یا ده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به علاقه دار شود.