علا
[عُ / عَ] (ع اِمص) بلندی و بزرگی. (غیاث از صراح) :
دولتت دولت علائی را
مایه و پایهء علا باشد.مسعودسعد.
اقبال شاه چون ز علا و سنا شده ست
من جمله آفرین علا و سنا کنم.مسعودسعد.
بر تن حشمت باقیش لباس از شرفت
بر سر دولت پایندهء او تاج علاست.
مسعودسعد.
و رجوع به علاء شود.
دولتت دولت علائی را
مایه و پایهء علا باشد.مسعودسعد.
اقبال شاه چون ز علا و سنا شده ست
من جمله آفرین علا و سنا کنم.مسعودسعد.
بر تن حشمت باقیش لباس از شرفت
بر سر دولت پایندهء او تاج علاست.
مسعودسعد.
و رجوع به علاء شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.