عل
[عَلْ لَ / عَلْ لِ] (ع حرف) از حروف مشبهه بالفعل بمعنای لعلّ است. و بعضی بر آنند که اصل و ریشهء لعل همین عل است، و لام آن زائد است. مانند «لاتهین الفقیر علک أن ترکع یوماً، و الدهر قد رفعه». عل و لعل در معنی مانند عسی، و در عمل مانند ان مشبهه بالفعل اند، اما قبیلهء عقیل آن دو را حرف جر دانند. و کوفیان منصوب ساختن جواب آن دو را جائز شمرند بر اساس قرائت حفص: «لعلی أبلغ الاسباب اسباب السماوات فاطلع». ابن مالک مجزوم شدن فعل بعد از لعل را جائز داند در صورتی که فاء آن حذف شده باشد:
لعل التفاتاً منک نحوی مقدر
یمل بک من بعد القساوه للرحم.
(از مغنی اللبیب).
لعل التفاتاً منک نحوی مقدر
یمل بک من بعد القساوه للرحم.
(از مغنی اللبیب).