عل
[عَل ل] (ع ص، اِ) کنهء لاغر. || کنهء فربه. از اضداد است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || مرد کلان سال و حقیر و نزار. (منتهی الارب). || ریزه اندام از هر چیزی. || تکهء بزرگ جثه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || مرد که صحبت زنان، و محادثت با آنها را دوست دارد. (منتهی الارب). || آنکه زنان را بسیار دیدار کند. (اقرب الموارد). || آنکه پوستش از بیماری ترنجیده باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ج، أعلال. || آنکه نیکی و خوبی ندارد. (ذیل اقرب الموارد).