عل

معنی عل
[عَلْ ل] (ع مص) دوباره آب خوراندن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). دیگرباره شراب دادن. (تاج المصادر) (مصادر زوزنی). || نیک رنگ دادن چرم را. (اقرب الموارد). || پیاپی زدن. (تاج المصادر) (اقرب الموارد). سئل تابعی عمن ضرب رج فقتله، فقال اذا عله ضرباً ففیه القود. (اقرب الموارد). || شتران را پیش از سیراب شدن بازگرداندن. || ماده شتر را صبح و ظهر و شب دوشیدن. (ذیل اقرب الموارد). || دوباره آب خوردن. دوباره آشامیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). دیگرباره شراب خوردن. (تاج المصادر) (مصادر زوزنی). || بیمار شدن. (منتهی الارب).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.