عفر

معنی عفر
[عِ] (ع ص) مرد نیک خبیث کربز. (منتهی الارب). خبیث و منکر. (اقرب الموارد). مردم سخت بد. (دهار). || اسد عفر؛ شیر درشت. (منتهی الارب). شیر سخت و شدید. (از اقرب الموارد). || (اِ) خوک نر، یا عام است، یا بچهء خوک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خوک، و مؤنث آن عفره است. (از دهار). خنزیر. (فهرست مخزن الادویه).
اشتراک‌گذاری
ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.