عسیله
[عُ سَ لَ] (ع اِ مصغر) تصغیر عَسَل. (دهار). رجوع به عسل شود. || کنایه است لذت جماع را. (از دهار). نطفه و آب مرد، یا حلاوتی است در جماع که به لذت انگبین تشبیه دهند، و در تصغیر با تاء آمده است، چون کلمهء «عسل» غالباً بصورت مؤنث بکار رود. (از منتهی الارب).