عساکر
[عَ کِ] (ع اِ) جِ عَسکر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). لشکرها. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به عسکر شود.
- عساکر منصوره، عساکر نصرت مآثر؛ سپاه فیروزمند و مظفر. (ناظم الاطباء).
|| (اِخ) از اعلام است. (از منتهی الارب).
- عساکر منصوره، عساکر نصرت مآثر؛ سپاه فیروزمند و مظفر. (ناظم الاطباء).
|| (اِخ) از اعلام است. (از منتهی الارب).