عزمه
[عِ مَ] (ع اِ) کون. (منتهی الارب). اِست. (اقرب الموارد). ام عزمه. عَزم.
- ام عزمه؛ کون. اِست. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). عِزم. عِزمه.
- ام عزمه؛ کون. اِست. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). عِزم. عِزمه.