عزمه
[عَ مَ] (ع اِ) واجب و ثابت: عزمه من عزمات الله؛ یعنی حقی از حقوق خداوند، یعنی واجبی از آنچه واجب کرده است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || (اِمص) ثبات و پایداری: ما لَه عزمه و لا عزیمه؛ او را ثبات و صبری نیست در آنچه قصد میکند. (از اقرب الموارد).