عزاز
[عِ] (ع مص) تنگ پستان شدن ناقه. (از منتهی الارب). «عَزوز» بودن ناقه. (از اقرب الموارد). رجوع به عَزوز شود. عُزوز. || معازّه و چیرگی جستن بر یکدیگر در خطاب و نبرد کردن در ارجمندی. (ناظم الاطباء). || (ص، اِ) جِ عَزیز. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عزیز شود.