احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد نحاس، مکنی به ابوجعفر نحوی مصری. او از اخفش و زجاج و ابن انباری و نفطویه و سایر ادبای عراق علم نحو و ادب فراگرفت و از نسائی حدیث آموخت. وفات او در مصر بود و در علّت وفات وی آورده اند که مردی او را دید بر کنار نیل نشسته و شعری تقطیع میکند و پنداشت که احمد جادوگر است و ورد او آب نیل را زیان رساند لگدی بر وی زد و او را در نیل افکند به سال 338 ه .ق . و از تألیفات اوست: تفسیر قرآن. کتاب اعراب القرآن. کتاب الناسخ و المنسوخ. کتاب التفاحه در نحو. کتاب فی الاشتقاق. تفسیر ابیات سیبویه. کتاب ادب الکتاب. کتاب الکافی فی النحو. کتاب المعانی. کتاب الوقف والابتداء. کتاب طبقات الشعراء و غیر اینها، و هم معلقات سبع و ده دیوان از شعرای عرب را شرح کرده است. رجوع به احمدبن محمد بن اسماعیل شود. و نیز او راست: شرح المفضلیات و الوقف و الابتداء و شرح مقامات حریری.