عرق

معنی عرق
[عَ] (ع مص) باز کردن و خوردن گوشت را که بر استخوان بود. (از منتهی الارب). گوشت از استخوان باز کردن و بخوردن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). برکندن گوشتی را که بر استخوان بود و خوردن آن را. (از ناظم الاطباء). عرق العظم؛ آنچه از گوشت بر استخوان بود، خورد و تمام آن را گرفت. چنین شخصی را «عارق» گویند. (از اقرب الموارد). مَعَرق. و رجوع به معرق شود. || رفتن در زمین. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). عرق فی الارض، در زمین رفت. (از اقرب الموارد). عُروق. و رجوع به عروق شود. || «عِراق» ساختن مرتوشه دان را. (از منتهی الارب). عراق ساختن برای توشه دان. (ناظم الاطباء). عرق المزاده؛ برای مزاده و توشه دان، عراق قرار داد. (از اقرب الموارد). عُروق. رجوع به عروق. || کم گوشت گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). عُرق الرجل (بصیغهء مجهول)؛ آن مرد قلیل اللحم و کم گوشت شد، و چنین شخصی را «معرق» گویند. (از اقرب الموارد).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.